۲)ما جماعت بعضي وقتها از خير كسي ميگذريم. گاهي ميگوييم درست است كه با هم دوست بوديم، رفيق بوديم، همراه بوديم، درست كه نان و نمك خورديم و حق آب و گل داريم؛ بر منكرش لعنت كه شب و روز خوشي و ناخوشي با هم گذرانديم، اياق بوديم؛ اما بي معرفت چشم سفيدي كرده، رفته و دانسته خطايي كرده كه ميدانسته، نكرده دست كم از چشم كسي پنهان كند. گزمه رند و زنگي مست؟ ديگر اسمش را نمي آوريم. نه رفاقتي بوده، نه رفاقتي هست.

تو اما، به فكر همان روز نخست مايي. همان روز كه «يا علي» گفتيم و دست داديم. همان روز گفتي: «مرد اين ميدان هستيد؟» و ما همه گفتيم بر منكرش لعنت. 


پ ن: آآآآآ...خ.... دندونم...:(
کسي به من گير نده که من دندونم درد ميکنه ها.. آآآآ...ي...
خب من نميدونم چه پروسه اي هست که حتما بايد طي بشه؟؟؟
من اگه نخوام سر پيري و معرکه گيري بشه و تو اين سن تازه دندون در نيارم پا به پاي سينا، بايد کيو ببينم؟
اصلا چه کاريه که ميگن بذار دندون عقلت در بياد تا بعد بکشيمش؟؟
اينهمه دندونپزشک ... خب بيان فکراشونو بزارن رو هم يه راهي درست کنن که در نياد کلا ديگه.
خود درگيري که نداريم! :(